لطفا کمی منتظر بمانید ...

×
Generic selectors
Exact matches only
جستجو در عنوان
جستجو در محتوا
Post Type Selectors

سر تیتر خبرها

صفحه اصلی › › سرداری که پرچم مقاومت را بر دوش کشید

۱مهر,۱۴۰۳ | ۸:۳۳ ق.ظ

298

65

بدون دیدگاه

سرداری که پرچم مقاومت را بر دوش کشید

سردار شهید طمراس چگینی شهیدی بود که بر فراز پیکر خونین برادرش الیاس ایستاده، نماد مقاومت و ادامه دهنده راه شهدا شد

به گزارش فیروزنا، سردار شهید طمراس چگینی در سال ۱۳۴۰ در دل کوههای سر به فلک کشیده جنوب شرقی فارس و در زیر چادر سیاهی که دل سپید او را چون مروارید در برگرفته بود پا به عرصه وجود نهاد. شهید در دامن کوه و صحرا پرورش یافت و در آغوش طبیعت دوران پر نشاط کودکی را گذراند.

استواری را از کوه وشجاعت را از سواران کوهستان و مردان غیور ی آموخت که امام در بزرگداشت آنان فرمودند: ((عشایر ذخایر انقلابند)) دوران تحصیل خود را در شهرستان فیروز آباد گذراند و در اواخر دوره متوسطه با همکاری و همفکری دوستان دانش امور و جوانان حزب الله طایفه چگینی فعالیت های اجتماعی وسیاسی خود را برعلیه رزیم پهلوی آغاز کرد .

در تظاهرات و راهپیمایی های ضد رژیم حضوری فعال داشت. با شروع جنگ تحمیلی در حالی که هنوز یک هفته از شهادت برادرش الیاس نگذشته بود خود را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی کرد و به خیل عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) پیوست و بدین گونه با فرو افتادن سوار مردی از زین حماسه، سرو قامتی دیگر قامت افراشته و سلاح فرو افتاده برادر را در دستهای آهنین خود فشرد تا پاسدار ارزشهای انقلاب باشد.

رشادتها و حماسه آفرینیهای این سردار غیور در برابر توطئه های داخلی و خارجی خصوصاً در برابر گروهک های ضد انقلاب و خوانین محلی را هرگز گذران زمان از یاد نخواهد برد.با شروع جنگ تحمیلی شهید چگینی مردانه سلاح برگرفت و عازم جبهه های حق علیه باطل شدودر بسیاری از عملیاتها از جمله والفجر ۱ و ۲، والفجر ۸ ، خیبر ، بدر ، کربلای ۴و کربلای ۵ شرکت کرد.

از مهمترین مسئولیت های شهید می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
مسئولیت اردوگاه آموزشی شهید دستغیب
جانشینی فرماندهی گردان ۹۰۴۳
جانشینی فرماندهی گردان فتح
مسئول طرح و عملیات لشکر المهدی (عج)
فرماندهی محور
فرماندهی گردان غواص
شهید طمراس چگینی که در عملیاتهای مختلف چندین بار شیمیایی و مجروح شده بود سرانجام در عملیات کربلای ۵ عطشناک ترین زخم اشتیاق خود را به دیدار دوست مرهم نهاد و به فیض عظمای شهادت نائل شد.

وصیت‌نامه شهید

باسمه تعالى؛

سلام بر هدایتگران حق از آدم تا مکمّل رسالت و دیانت خاتم حق، محمّد (صلی الله علیه وآله)، درود بر اختر تابناک آسمان امامت و ولایت از على (علیه السلام) کشته عدالت تا مهدى (علیه السلام) برپا کننده عدالت و ناجى بشریت، سلام بر ابراهیم زمانمان، روشن ضمیرى که سبیل هدایت را نشانمان و از جهل نجاتمان داده، انسانى که به حق الگوى وحدت و مجسمه تقوى و فضیلت وابسته به جندالله و تجلّی واقعی حزب الله است، درود بر شهیدان راه حق و حقیقت آن راست قامتانی که سند حقّانیت آنها بدن هاى خونین و تکه پاره شده و در میادین مین مانده آنهاست، سلام بر چشم و چراغان ملت که بضاعت کلام و شکستگى قلم، توان توصیف آنان را ندارد، درود بر شهیدانى که مظلومانه رفتند و رسالت سنگین قلم، بیان و اسلحه را به ما سپردند باشد که ادامه دهنده راه خونینشان باشیم.

خدایا بسیار سپاسگزارم که توفیق را شامل حالم گرداندى و توانستم بر زخارف و از زنجیره هاى دنیاى پر زرق و برق که چون سراب انسان را به سوى خود مى کشد و چون کرم ابریشم، آدمى را در زندان خود محصور مى کند، پیروز شوم و ترک لذت دنیا را براى کسب سعادت عقبى، ترجیح دادم و موسى وار بر وادى طور یعنى کرب و بلاى جنوب و کوهسارهاى غرب پا گذاشتم باشد که دریچه وجود حق را در وجودم روشن کنى تا بتوانم نفس امّاره را به سوى نفس مطمئنه عروج دهم، پس حقیر عاصى مانند دگر پویندگان طریق عشق که در وصالت خون ریختند تا به جوارت شتافتند با عشق و رجاء آمدم و تو اى معبودا “غافر الذنوب” هستی پس ما را نیز بپذیر.

و تو اى شاهد، اى شاهدى که خود حاکمى گواه باش که پا نهادنم در این طریق خونین به خاطر تمجید و ستایش و کسب وجهه و مقام در دنیاى فانى نبوده، حقیر مى خواستم وجود ظلمانى خود را در صراط مستقیم با نور حقّت آشنا کنم و وظیفه شرعى برآنم بداشت که قلم به دست گیرم و گوشه اى از اسرار درون را به رشته تحریر درآورم تا در توفیق رخصت به لقاى حق بازماندگان و راست قامتان حزب الله و پویندگان طریق حق و حقیقت را به نوبه خود پیامى داده باشم تا ثابت شود که پویندگان طریق حق را حوادث دهر توان لرزان نیست و باید در تلاطم موج سهمگین، همواره پاسدار حق و حقیقت باشند و ثابت کنند که به فرموده مولا، در دریاى مرگ شنا کنید تا به ساحل حق برسید.

و اما شما اى بازماندگان عزیزم، اى که رسالت خون هزاران انسان سرباخته بر دوش شما سنگینى مى کند، این گفته معصوم را به خاطر داشته باشید که: “العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس” (شبهات به کسی که زمانه خود را بشناسد هجوم نمی‌آورد). راست قامت در برابر زورگویان و اسلام فروشان در منصب هاى مختلف بستیزید و بدانید که در سبیل حق گام نهادن تحمل مشکلات و سختی ها را به دنبال دارد پس از کید مکاران نهراسید.

اى بازماندگان عزیزم، اگر روزى على (ع) فریاد برآورد که “الله الله فى الجهاد عزاً للاسلام” امروز این فریاد از حلقوم حقیر و دیگر عزیزانى که پر پر مى شوند به گوش مى رسد، هرگز مجاهدت را فراموش نکنید اگرچه مجاهدان راه خدا و پویندگان راه حسین (ع) سیل تهمت ها و افتراها از طرف شکم پرستان و معاویه صفتان و عمروعاص ها مى گردند ولى شما بدانید که روز به روز رسالت شما سنگین تر مى شود پس هرگز نگذارید که مجاهدان راه خدا و پیامشان غریب و مظلوم واقع شوند. با آن خفاشانى که در مقابل نور پرواز مى کنند به مصداق “اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّار” برخورد نمایید. و شما اى دوستان حزب الله که در زندگى هر کدامتان اندیشیدم چیزى جز فقر و خلوص و وفادارى به اسلام ندیدم، هرگز امام عزیز این اسوه تقوى، خلوص، شهامت و …. را تنها نگذارید و در تکرار کربلا یاری اش کنید، این را مى گویم و من از بین شما مى روم ولی به شما مى گویم که اگر دست جنایتکاران ضد اسلام و ضد امام را که از دین امام و از این اسلام وحشت دارند، کوتاه نکنید در آینده نزدیک فناء خواهید شد و دیگر نخواهید توانست مسلمان زندگى کنید و رفته رفته اسلامتان آریامهرى خواهد شد. اگر به یقین به وصیتنامه این همه شهدا عمل کنید، پیروز خواهید شد و دیگر حزب قاعدین مدعى نخواهند شد که باید آنقدر فساد در جامعه رواج پیدا کند تا امام زمان (عج) ظهور کند.

در آخر از تمام دوستان و آشنایان و همشهریان، آنهایی که امام بزرگوار را نائب بر حق آقا امام زمان (عج) و تنها ولی فقیه و آگاه و رهبر تمام شیعیان جهان مى دانند خصوصا از خانواده دلسوز و مهربانم مى خواهم که تا آخرین قطره خون که در بدن دارند، امام را تنها نگذارند و در هر شرایط و در هر جو خطرناک و خفقان، مرید و مخلص و مقلّد امام باشند و صبر انقلابى پیشه کنند که خدا با صابرین است و این وعده الهى است. از خانواده ام نیز مى خواهم در وصیتنامه اى که نسبت به خود آنها نوشته ام عمل نمایند.

انتهای پیام/

https://firouzna.ir?/p=298